قطره ای از اقیانوس معرفت حضرت زهرا (قسمت دوم)

 

 حضرت زهرا (سلام الله علیها) کوثر است.

السلام عليك يا ممتحنة امتحنك اللّه الذي خلقك قبل ان يخقلك،

 فاطمه‌ي زهرا را در عالَم ذر و در عالَم ارواح و شايد هم قبل از عالَم ارواح خداي‌تعالي امتحانش كرد، آزمود او را، فوجدك لما امتحنك صابرة، به‌به! خدا تو را در امتحان نمره‌ات را ( به تعبير ما) بيست داد، قربان اين فاطمه‌ بشويم، المجهولة قدرا، اين فاطمه قدرش مجهول است ما نمي‌‌دانيم يعني چه؟ خداي‌تعالي وقتي كه آن علم ذاتي خودش را خواست به صورت معلوم بر قلب پيغمبر نازل كند آن‌جا فرمود: إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ، اهل فهم مي‌فهمند یعنی چه ، خيلي حرف دارد اينجاَ، تمام قرآن در اين كلمه جمع است و همين را خداي‌تعالي در قلب پيغمبر نازل فرموده، اين فاطمه در دنيا اصلاً آمده به خاطر اينكه چند روزي با پيغمبراكرم باشد، والاّ نه امام است، نه پيغمبر است، به ما مردم هم كاري ندارد، ما اگر اذيّتش كرديم اگر هر چه كرديم او به حمايت علي بن ابي‌طالب بود، او براي خودش جاه و مقامي نمي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواست، هنوز فدكش را غصب نكرده بودند كه پيغمبر او را جلو خواست، خيلي گريه مي‌كرد همين نود و پنج روز، هفتاد و پنج روز جدايي از بدن پيغمبر را هم طاقت نداشت .پيغمبر فرمود اول كسي كه من ملحق مي‌شود تو هستي و اين را كه فاطمه مي‌دانست، پيغمبر صادق مصدّق يك همچين مطلبي را به او فرموده،حضرت زهرا که می دانست بیش از هفتاد و پنج روز (یا نود و پنج روز )بیشتر در این دنیا نیست، فدك را مي‌خواهد چكار كند . شما به همين جمله فكر كنيد.

(علت درخواست حضرت زهرا برای پس گرفتن فدک در مطلب بعدی خواهد آمد.ان شا الله)

مصیبت حضرت زهرا از چیست؟

 

مصيبت حضرت زهرا از اين است كه يك عده جاهل محض كه تحت تربيت شيطان بودند در حساسترين لحظات كه مي بايست بشر تحت نظارت امير المومنين(علیه السلام) در ريل سعادت جلو برود ،اين ريل را عوض كردند به سوي ضلالت و جهل. امير المومنين(علیه السلام) را خانه نشين كردند و از همان وقت بشر را به گمراهي انداختند. الان هر چه گرفتاري به بشر مي رسد بنيانگذارش اولي و دومي ملعون بودند كه درب دانشگاه الهي را بستند. مصيبت حضرت زهرا اين است، نمي گويد من پهلويم شكسته، مي گويد گريه كنيد، به امامم با آن وضعيت جسارت كردند، حقش را نديده گرفتند و يك آدم جاهل و ولدالزنا را گذاشتند بالاي سر مردم، گفتند با اين بيعت كنيد.

الان علي زمان ما حضرت ولي عصر (ارواحنافداه) است. آن 25 سال خانه نشيني اميرالمؤمنين(علیه السلام) تبديل شده به 1174 سال. چرا آقا بايد پس پرده ي غيبت باشد؟ غيبت از طرف خداست؟ نه، غيبت از طرف ماست. اين گناهان ما شيعه است كه طناب به گردن امام زمان(علیه السلام) انداخته تا از او بيعت بگيريم براي حكومت هواي نفسمان.

آيا وقت آن نرسيده كه مرهمي بر  دردهاي دل حضرت زهرا باشيم؟با گامهاي جدي تر دست به دامان حضرت زهرا بزنيم بگوئيم بي بي جان ما نمي خواهيم اهل مدينه باشيم و مظلوميت امام زمانمان را ببينيم و كاري نكنيم.

نور خدا (قسمت چهارم)

...ادامه از قبل

وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نار. واللّه (كه صيغه‌ي قسم است) اگر با امام زمانتان باشيد، اوّلاً بدن‌تان هم مريض نمي‌شود، مريض هم بشود فوراً آقا مي‌آيد شفايتان مي‌دهد، اگر در امور دنيايتان گرفتار بشويد فوراً آقا لطف مي‌كند، حتّي اگر در باطن اعتقاد زيادي به امام زمان نداشته باشيد ولي زبان‌تان مروّج حجة بن الحسن (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) باشد آقا عزيزتان مي‌كند، و محبوبِ دل همه مي‌شويد .

نور خدا (قسمت سوم)

...ادامه از قبل

آتش حسد، آتش بُخل، آتش كبر، آتش صفاتِ رذيله، اينها تمامش آتش‌هايي است كه يا از شرق آمده، يا از غرب آمده تهاجم تبليغاتي كه از غرب به سوي ما بوسيله‌ي رسانه‌ها مي‌رسد، آنچه كه از شرق از دوردست‌ترين مكان‌ها به عنوان صنعت به ما مي‌رسد اينها نبايد باشد، لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ، مي‌خواهد اين روغنِ چراغ، آن مايه نيرو، آن قدرتِ الهي، آن قوّت پروردگار نورافشاني كند.

ادامه دارد...

نور خدا (قسمت دوم)

...ادامه از قبل

اگر آتشي، آتشي جلوي اين نور را نگيرد، اگر ظلمتي در مقابل اين نور قرار نگيرد، اگر گناهان ما سايه بر اين نور نياندازد، اگر دور از انسانيّت ما اين نور را خاموش يا در پرده قرار ندهد، اگر اعمال زشتِ ما، صفاتِ رذيله ما مانند ابري جلوي آن خورشيد را نگيرد نور ، دائماً، نُورٌ عَلَى نُورٍ، نور پشت سر نور بر بشريّت فرو مي‌ريزد و بشريّت را منوّر مي‌كند دلها پُر از حكمت مي‌شود.

ادامه دارد...

نور خدا (قسمت اول)

تمام معارفي كه بايد موجودات عالَم هستي اعم از ملائكه و انبياء فعلاً در آسمان چهارم و شهداء و صديقين مي‌خواهند از خدا استفاده كنند خداي تعالي به حضرت ولی عصر عنايت مي‌كند و آن حضرت به آن‌ها فيض مي‌دهد. در قرآن مجيد مكرّر اين مسأله به مَثَل كشيده شده كه بارزترينش آيه‌ي نور است، اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، ولي اگر خدا نور آسمان‌ها و زمين است و ايجاد كننده همه‌ چيز است مثلي خدا براي نورش زده كه چگونه به مردم مي‌رسد؛ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ، النور/35

ادامه دارد...

قطره ای از اقیانوس معرفت حضرت زهرا (قسمت اول)

 

 حضرت زهرا لیله القدر است.

در روايات دارد فاطمه زهرا(سلام اللّه عليها) ليله‌ي قدر است، يعني بندگان خدا، او را الگو قرار بدهيد، حجّت براي خودتان قرار بدهيد، همه‌ي ائمه قدرند، همه‌ي ائمه در تاريكي واقع شده‌اند، در شب واقع شده‌اند، شما با همه‌ي تحصيلاتي كه كرده‌ايد و در مقابل معرفت امام (عليه الصلوة و السلام) و بالاخص فاطمه‌ي زهرا كه كوثر محض است هیچ چیز نیستید. آن كوثر در ابتداي خلقت، به نام  قرآن، به نام فاطمه، به نام علي بنام عقل، به نام علم پروردگار به نام هر چي كه شما مي‌خواهيد اسمش را بگذاريد بر پيغمبراكرم نازل شد همه‌ي اينها براي ما مردم شب است، تاريك است، حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) المجهولة قدرا، ماها امام را نمي‌شناسيم.

 حضرت زهرا  با اينكه امام نبود، پيغمبر نبود، ولي حجّت بود، اين خيلي امتياز است . يك وقت هست پيغمبري به خاطر اينكه مي‌خواهد رهبري مردم را بكند پاكش مي‌كنند صد درصد يا به خاطر امامت. ولي حضرت زهرا اينها را نداشت، ولي پاك، حجت بود.

ادامه دارد ....

ارکان توحید

در زيارت جامعه‏ى كبيره داريم كه به «ائمه‏ى اطهار» (عليهم السّلام) اركان توحيد گفته مى‏شود. اين به چه معنا است؟

 

ركن به معناى پايه است و آن چيزى است كه بناى ساختمان بر آن گذاشته مى‏شود. ساختمان اگر پايه نداشته باشد فرو مى‏ريزد. اركان توحيد هم همين طور است. «ائمّه‏ى اطهار» (عليهم السّلام) گفتارشان اركان توحيد است. اگر گفتار آنها نباشد توحيد ما خراب مى‏شود. سنّى‏ها كه مسلمانند چون اركان توحيد ندارند، توحيدشان خراب است. . كتابى كه در دانشگاه اسلامى مدينه تدريس مى‏شود به نام «فتح المجيد» در آن مى‏نويسد كه: چشم خدا چه شكلى است. ابروى خدا چه شكلى است. اين براى اين است كه توحيد آنها پايه ندارد.

اركان توحيد معنايش اين است كه اينها پايه‏ى توحيدند والاّ اگر اين پايه‏هاى توحيد نباشد توحيد ما قبول نيست.

لوح محفوظ چیست؟

منظور از لوح محفوظ چیست؟

غالبا روح پیامبر منظور است.در عربی لوح به معنای صفحه ای است که در آن چیزی نوشته شده باشد.روی صفحه روح پیامبر خیلی چیز ها ثبت شده و محفوظ هم هست.یعنی بدون اذن خدا پخش نمی شود واز بعد دیگر لوح محفوظ ، ارواح ائمه اطهار است ،چون همه خصوصیات لوح محفوظ پیامبر در آنها منعکس است.چون در زمان پیامبر اکرم بعضی نمی توانستند باور کنند لذا خدای تعالی به پیامبر می فرماید بگو « ولااعلم الغیب» (1).

بنابر این خود را راحت کردند.لوح محفوظی که در دسترس نیست در ذهن مردم ایجاد کردند ، اما اهل معنی و معرفت می فهمیدند منظور چیست.

1-سوره انعام آیه 50

 

(پاسخ به سوالات نبوت .سوال ۴۱)

مقام سقایی حضرت ابالفضل (علیه السلام)

مقام سقايي حضرت اباالفضل العباس(عليه السلام) تنها براي كربلاي شصت و يك هجري نبود، بلكه آن كربلا مثالي كوچك براي كربلاي بزرگ تاريخ ظلم به خاندان رسالت(عليهم‌السلام) بود، تا همگان بدانند ساقي لب تشنگان اباالفضل العباس تشنگان آب معرفت امام زمان (عليه السلام) را كه در اثر دوري از اين آب حيات در بيابان بزرگ و كربلاي عصر غيبت گرفتار آمده اند، از نهر علم و حكمت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) سيراب خواهد فرمود، و نخواهد گذاشت شيفتگان شمع ولايت و مجذوب شدگان خورشيد امامت كه در محاصره‌ يزيديان صحراي غيبت كبري در آمده اند تشنه لب بميرند و در حسرت روز ظهور حجت بن الحسن(عليه السلام) جان به جان آفرين تسليم نمايند.

انوار مقدس اهل بیت

یک ولی خدا مى‏گفت:

 همان گونه كه هيچ چيز را خدا بدون اسبابش خلق نمى‏كند همچنين ماسوى اللّه را هم به وسيله‏ى نور پاك محمّد و آل محمّد (صلوات اللّه عليهم اجمعين) خلق كرده است و وسيله‏ى خلقت همه‏ى آنها اين نور پاك است.

 به صريح رواياتى كه در تفسير آيه‏ى: «يَدُاللّهِ فَوْقَ اَيْديهِمْ» آمده، دست خدا نور مقدّس چهارده معصوم (عليهم السّلام) است، يعنى همچنان كه ما هر اظهار قدرتى را به وسيله‏ى دستمان انجام مى‏دهيم، خدا هم هر كارى را تشريعا و تكوينا به وسيله‏ى اين انوار مقدّسه انجام مى‏دهد.

چرا على بن ابيطالب (عليه‏السلام) در كعبه متولّد شد؟

پاسخ: 

اگر چه كعبه به دست موحّد بزرگى چون حضرت ابراهيم ساخته شده ولى بعد از آن حضرت خانه‏ى كعبه صاحب درستى كه توحيد را تبليغ كند نداشت و در واقع كعبه چهار ديوارى بود كه روح توحيد هنوز در آن حلول نكرده بود ولى در روز سيزدهم ماه رجب روح توحيد، يعنى كسى كه در لحظه‏ى اوّل تولّدش مى‏گويد: «لااله الاّ اللّه» يعنى مولى الموحّدين اميرالمؤمنين (عليه‏السلام) در آن متولّد شد و در اين ظرف توحيد و كالبد توحيد و خانه‏ى توحيد، روح توحيد دميده گرديد.

 

لذا آن حضرت با بدست آوردن زمينه‏ى مناسبى براى از بين بردن بتها بعدها بر دوش پيامبر اكرم( صلى‏الله‏عليه‏و‏آله) بالا مى‏رود و بتهاى خانه‏ى كعبه را از كعبه دور مى‏كند و آن را امير موحّدان به موحّدين اختصاص مى‏دهد و اگر كسى با چشم دل نگاه كند به جاى كعبه روح امير و فرمانده‏ى توحيد را به عنوان ولايت مطلقه مشاهده مى‏كند.

اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم...

سوال:

حديثى به اين مضمون است كه اگر پيامبر نبود خداى تعالى افلاك را خلق نمى‏كرد و اگر على (عليه‏السلام) نبود پيامبر را خلق نمى‏كرد و اگر فاطمه‏ى زهرا نبود على و پيامبر را خلق نمى‏كرد. آيا در اينجا حضرت على و فاطمه علّت وجود پيامبرند يا از باب عظمت على و فاطمه است؟

پاسخ:

اگر كارى ناقص انجام شود، مثل اين است كه انجام نشده است. اگر خدا تنها پيامبر را مى‏فرستاد و دين خدا را كسى نبود در حدّ پيامبرى ادامه دهد ناقص و بى‏فائده بود. فرضا اگر پيامبر اكرم مى‏آمد قرآن را به مردم مى‏داد، تمام مطالب كه در قرآن بيان نشده، تا مردم بتوانند از آنها استفاده كنند. مثلاً ركعات نماز را مى‏خواهيد از قرآن پيدا كنيد، نمى‏توانيد. پيامبر هم فرصت بيان تمام مطالب را در زمان خودش نداشت .طبعا بايد همه‏ى حقايق را به يك نفر بگويد كه بعد از وفات خودش او براى مردم بازگو كند و بعد از وفات دوّمى، سوّمى براى مردم بگويد. اگر اين نبود، يعنى اگر على نبود، دين ناقص بود، قرآن بى‏فايده مى‏شد.

فاطمه‏ى زهرا مادر يازده امام است. اگر چنين بطن پاكى و مادر پاكى نبود، هيچ يك از اين يازده امام نبودند و باز دين ناقص مى‏ماند. بالأخص حضرت بقيّه‏اللّه كه در آخرالزّمان مى‏آيد و دنيا را پر از عدل و داد مى‏كند و هدف الهى را پياده مى‏كند. چون تا به حال آن هدف الهى از نزول قرآن و دين مقدّس اسلام پياده نشده. منظور از اينكه خلق نمى‏شدند اين است كه در اين بدن در كره‏ى زمين وارد نمى‏شدند.

 (سوال شما پاسخ ما ُسوال ۷۸)

قدرت آسمان و زمین در دستان امام است.

متوکل عباسی یک بار لشگر خود را - که به نود هزار تن می رسید - دستور داد که توبره اسب خویش را از خاک سرخ پر کنند و در صحرای وسیعی ، آنها را روی هم بریزند.سربازان به فرمان متوکل عمل کردند و از خاک های ریخته شده ، تپه بزرگ به وجود آمد. متوکل بر بالای تپه رفت و امام هادی (علیه السلام) را به نزد خود فراخواند و گفت : شما را خواستم تا لشگر مرا تماشا کنی ! به علاوه ، او دستور داده بود همه ، لباس های جنگ بپوشند و سلاح بر گیرند.منظورش ترسانیدن کسانی بود که احتمال می داد بر او بشورند و در این میان بیشتر از امام هادی  (علیه السلام) نگران بود که مبادا به پیروانش ‍ فرمان نهضت علیه متوکل را بدهد.حضرت هادی  (علیه السلام) به متوکل فرمود: آیا می خواهی من هم سپاه خود را به تو نشان دهم ؟متوکل پاسخ داد:آری !امام دعایی کرد! ناگهان میان زمین و آسمان از مشرق تا مغرب از فرشتگان مسلح پر شد. خلیفه از مشاهده این منظره غش کرد! وقتی که بهوش آمد، امام هادی  (علیه السلام) به او فرمود:- ما در کارهای دنیا با شما مسابقه نداریم ما به کارهای آخرت (امور معنوی ) مشغولیم ، آنچه درباره ما فکر می کنی درست نیست.

 (داستانهای بحار الانوار جلد ۱)

خلقت روح حضرت فاطمه(عليهاالسلام):

در احاديث متعدّده‏اى وارد شده كه:

 روح مقدّس حضرت فاطمه‏ى زهراء (عليهاالسلام) با نور حضرت محمّد (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله) و حضرت على (عليه‏السلام) قبل از خلقت خلق ايجاد گرديده و به اين روح، حقايق و معانى قرآن تعليم داده شده آن چنانكه به روح حضرت خاتم انبياء (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله) و حضرت على بن ابيطالب (عليه‏السلام) علوم اوّلين و آخرين يعنى همان علوم و حقايق قرآن تعليم داده شده است.

 

(بحارالانوار جلد 15 صفحه‏ى 7 و 9 و 10 و 21 و 23)

خوشا به حال شیعیان و سادات...

 

وقتى على بن ابيطالب( عليه السلام) به بالين حضرت فاطمه ى زهراء(عليهاالسلام) نشست و پرده را از روى صورت آن حضرت برداشت ،ديد آن حضرت وصیتنامه ای  نوشته است به اين مضمون:(که یک جمله از آن را آورده ایم)

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

اين آن چيزى است كه فاطمه دختر پيغمبر خدا وصيت

مى كند…وسلام من را تا قیامت به فرزندانم برسان.

بحارالانوار جلد 43 صفحه ى 2

قطره ای از اقیانس معرفت حضرت زهرا (قسمت پنجم)

 

 امام زمان  از نور فاطمه‌ي زهرا تمام عالَم را منوّر مي‌كند.

صبّت عليّ مصائب لو أنها صبّت علي الايام صرن لياليا.(حضرت زهرا سلام الله علیها) 

-اين كلام عجيب است- آنقدر مصيبت بر من ريخته شد، -  هر مصيبتي يك منطقه‌اي را تاريك مي‌كرد، هر مصيبتي كه بر فاطمه‌ي زهرا وارد شد – خوب دقت كنيد معناي اين جمله را بفهميد – هر مصيبتي كه بر فاطمه‌ي زهرا وارد مي‌شد يك قرني را تاريك كرد، قرن‌ها تاريك شد. الي الحشر إلي أن يبعث الله ، تا وقتي كه امام زمان را خدا مبعوث كند آن هم تازه از نور فاطمه‌ي زهرا تمام عالَم را منوّر مي‌كند. شما خيال مي‌كنيد دَر خانه‌ي فاطمه زهرا را آتش زدند اين يك مصيبت است؟، درهاي زيادي آتش مي‌خورد ولي دنيا را تاريك كرد، محسنش سقط شد دنيا را تاريك كرد. جلوي خورشيد را گرفت، شما فرض كنيد يك دودي به آسمان بفرستيد كه يك صبح تا غروب اصلاً خورشيد نور ندهد، اين جلوي نور خورشيد علي بن ابي‌طالب و امام حسن و امام حسين تا امام زمان كه هنوز هم هست اين دود مصيبت حضرت زهرا( سلام اللّه عليها) آسمان و زمين را گرفته كه ما نمي‌‌توانيم يك قدمي در راه خدا برداريم. صبّت عليّ مصائب -اين جمله حكيمانه پر معناي فاطمه زهرا ببينيد چقدر معنا دارد-چقدر عميق گفته .علي بن ابيطالب سر قبر مطهّر حضرت زهرا به ایشان عرض مي‌كند: - اصلاً بعد از تو در زندگي خوبي پيدا نمي‌‌شود ،. عجيب است-

قطره ای از دریای معرفت حضرت زهرا (قسمت چهارم)

 

 روح مقدس حضرت زهرا (سلام الله علیها) بسیار جلالت دارد.

بعد از ذات مقدس پروردگار روح مقدس فاطمه‌ي زهرا آن قدر جلالت دارد كه ليس فوق جلالها، اين فاطمه را آوردند او را در دنيا براي احترام شما. براي اكرام شما. كه خدا به زنهاي ما بگويد :زن، تو محبوبه‌ي خدا هستي قدر خودت را بدان، ، اگر اين نبود پيغمبر نمي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمد دست فاطمه‌ي زهرا را ببوسد، اگر اين نبود پيغمبراكرم نمي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرمود بوي بهشت را از فاطمه‌ استشمام مي‌كنم. وقتي كه مي‌خواست فاطمه‌ي زهرا به دنيا بيايد وحی می شود يا رسول‌اللّه چهل روز بايد رياضت بكشي. شما ببينيد حتي درباره‌ي هيچ يك از ائمه اين كار نشده، چهل روز بايد رياضت بكشي، آن هم خديجه‌ كبرائي كه (سلام اللّه عليها) در راه رسيدن به خدا از آن همه ثروت گذشت، از آن همه شخصيّت گذشت، آن خديجه بايد مادرش باشد، به‌به! ميوه بهشتي برايش بياورند، ، اين بدن نبايد از اين ميوه‌هاي دنيا نطفه‌اش بسته بشود، پيغمبر ميل كند. اينها همه‌اش امتيازاتي است كه حضرت زهرا حتي بر ائمه (عليهم الصلوة و السلام) دارد.

 

ادامه دارد ....

قطره ای از معرفت حضرت زهرا (قسمت سوم)

 

 حضرت زهرا از امام زمانش حمایت کرد.

 فاطمه(سلام اللّه عليها) اگر مي‌آيد در مسجد با ابي‌بكر روبرو مي‌شود مي‌گويد: اَترث اباك و لا ارث أبي، تو از پدر ارث ببري و من از پدرم ارث نبرم، فاطمه‌ي زهرا ارث را مي خواهد براي چه؟ جزء اين است حمايت از امام زمانش دارد مي‌كند و اين درسي مي‌دهد به همه‌ي ما مردم كه به هر قيمتي كه هست بايد از امام زمانمان حمايت كنيم، او حجت خداست ، فاطمه‌ي زهرا (سلام اللّه عليها) كوثر است، حجت خداست و به هيچ چيز احتياجي ندارد همان چند روزي هم كه در فراق پيغمبراكرم آن هم فراق ظاهري گذراند‌، كانت عليلةً، حضرت پهلويش شكسته بود، محسنش سقط شده بود، ، اين دنيايي كه عايشه هشتاد سال عمر بكند و فاطمه‌ي زهرا هيجده سال چه ارزشي دارد كه فاطمه براي اين دنيا حرف بزند؟ با اين پاره‌ي تن پيغمبر چه كردند براي رياست دنيا؟ 

دوستان كوشش كنيد، همت كنيد صفات رذيله را از خودتان دور كنيد كه اگر صفات رذيله وجود داشته باشد نتيجه‌اش اين است كه براي حفظ جاه و مقام و رياست مي‌آيند پهلوي فاطمه‌ي زهرا را مي‌شكند، در را آتش مي‌زنند، بدون اجازه وارد مي‌شوند، وليّ خدا حبل اللّه المتين را به گردنش ريسمان مي‌اندازند در مسجد مي‌كشند.

ادامه دارد ....